لغت نامه دهخدا
اقلید –[hrgdn] -
آوا : اِ
نوع لغت : اِخ
فینگلیش :
شرح : بلوکی است از فارس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). در پنج فرسنگی جنوبی آباده در دامنه کوه افتاده شهری است در استخر فارس و دارای ولایت و مزارع است . (معجم البلدان ) (مراصدالاطلاع ). شهرکی کوچک است و حصاری دارد و دارای جامع و منبر و هوایی سردسیری و معتدل است و آبی خوش و روان دارد. محصول آن انواع میوه جات و غله . (فارسنامه ابن البلخی ). اقلید السرمق.(صورالاقالیم اصطخری ). بپارسی آن هر دو کلمه را کلید و سرمه خوانند. (جهان نامه)
منبع : eghlidi.blogfa.com
گردآورنده : اقلید نیوز